
به گفته ی ابراهام مازلو روانشناس انسانگرای آمریکایی، زیبایی برخی بیماریهای روانی را درمان میکند چرا که برخی از افراد با دیدن زشتی، بیمار میشوند و با بودن در محیطی زیبا درمان مییابند از جمله زمینه هایی که زیبایی را در خود جای داده است معماری و هنر است.
زیبایی جزء نیازهای متعالی انسان بوده و به مثابهی محرکی برای شکوفایی وی عمل کرده و با میزان سلامتی، طول عمر و به طور کلی کارآیی زیستشناختی افراد تاثیرگذار است و نیز مدلهای زیست شناختی تدوین شده در سالهای اخیر حکایت از اهمیت این مفهوم بر جریان تکاملی مغز انسان دارد.
در این نوشتار یک دسته کلی از نظریات زیبایی شناسی مورد بررسی قرار میگیرد:
زیبایی شناسی فرمی (شکلی)
زیبایی شناسی حسی
زیبایی شناسی نمادین
زیبایی شناسی فرمی ( شکلی)
زیبایی شناسی شکلی بیشتر متوجه شکل ها، ریتم، تقارن، تناسب، پیچیدگی و ساختار بصری محیط بیرون است. هر چند تجربیات شنیداری و لامسه و بویایی را در ادراک محیط منتفی نمی کند اما توجه بیشتر به ویژگیهای هندسی و ترکیبی و به طور کلی بصری می باشد که آز آن دسته بعنوان مثال می توان به روانشناسی گشتالت اشاره کرد.
روانشناسی گشتالت به این نتیجه رسید که گرچه تجربه های روانشناختی از عناصر حسی ناشی می شوند اما با خود این عناصر تفاوت دارند بدین معنی که ما دنیا را نه به صورت مجموعه ای از محرک های جداگانه بلکه به صورت کل های معنی دار تجربه میکنیم برای مثال ما با گوش کردن به نتهای مجزای یک ارکستر سمفونی، قادر به درک تجربه گوش دادن به خود آن نیستیم و در حقیقت موسیقی حاصل از ارکستر کیفیتی به ما ارائه می دهد که فراتر از مجموع نت هایی است که توسط نوازندگان مختلف اجرا میشود.
گشتالت قواعدی دارد که مبتنی بر این واقعیت است که هر نمونه تحریکی به ترتیبی تلقی می شود که ساختار حاصل از آن تا حد امکان ساده باشد. در اینجا اشاره کوتاهی به مهمترین این قوانین می کنیم:
- قانون شکل خوش: در فرم های ناقص یا قطعاتی که از یک فرم، میل به این است که فرم به صورت تصویری خوشفرم تکمیل شود.
- قانون مجاورت: اگر بخواهیم نقاط یا خطوطی را به یکدیگر وصل کنیم نقا یا خطوط نزدیکتر زودتر به هم مرتبط می شوند تا نقاط دورتر.
- قانون بسته بودن: یک سطح بسته را زودتر به صورت یک شکل می شناسیم تا یک سطح باز را.
- قانون مشابهت: ما اجزای شبیه به یکدیگر را مربوط به هم تصور می کنیم و فرم مجموعه آنها را به صورت یک شکل تشخیص می دهیم.
- قانون تجربه : در داخل فرمهای اتفاقی ما اغلب تصور میکنیم که شکلهای آشنایی را تشخیص می دهیم. این چنین است که اغلب در تصویر ابرها در آسمان صورتها یا حیواناتی را می بینیم.
استفاده از قوانین گشتالت در طراحی و دکوراسیون داخلی برای ایجاد زیبایی فرمی بسیار مناسب و چشم نواز است.
زیبایی شناسی حسی
زیبایی شناسی حسی در واقع حاصل تجربیات و حس های لذتبخشی از حواس پنج گانه مثل لمس کردن، بوییدن، شنیدن، چشیدن و دیدن است.
پلاسما خاطر نشان میسازد که تجربه ی معماری تجربه ای چند حسی است، و کیفیات ماده، فضا و مقیاس نه تنها با چشم، بلکه با گوش، بینی، پوست، زبا، اسکلت و عضلات سنجیده می شوند. به واقع ما معماری را از طریق همه حواس تجربه میکنیم (شیرازی،1391،ص39)
یکی از معماران که بیش از سایرین این مباحث نظری را مطرح میکند “پیتر زومتو” معمار سوئیس معاصر است. او به همآوایی سازمایهها، به بساوشپذیری، جلوه و بو و کیفیت های صوتی مواد، به ریتم گام ها وی زمین، به سکوت و دمای فضا، به کیفیت آستانه ها، گذارها و مرزها، به چینش اجزا و توالی فضاها، و به بازی نور و سایه دقت می کند، و با اتکا به این عناصر ذاتی و ابزارهای اصیل، در هربنا اتمسفری میآفریند که تاثیر ژرف بر روان آدمی می گذارد و تجربه حضور او در بنا را به سرخوشی در جهان بودن بدل می کند(زومتور، 1394،ص9)
اگرچه از نطر تاریخی زیبایی شناسی حسی موضوع اصلی آزمونهای تجربی بوده اما نظریه پردازان معدودی به آن پرداخته اند. جان لنگ عقیده دارد.”مردم به حس هایی که از محیط کسب می کنند ( انگیختگی نظام های حسی) توجه کافی ندارند.” در واقع می توان به رنگهای محیط، به حس وزیدن باد بر پوست بدن و به انقباض عضلات در حال حرکت روی یک سطح، توجه بیشتری کرد.
“انسان وقتی از حس ها آگاه می شود که از هنجارهای معمول خارج شده باشد و احساس خوشایند یا ناخوشایند بودن به وجود آمده باشد. در موقعیت های خاصی حس های دریافتی انسان به نحوه لذت بخشی برانگیخته میشود(لنگ،1987،213) مثلا عبور از سایه به روشنی، ایستادن در کنار ساحل و حس وزش باد، تنفس در هوای پاک، وزیدن نسیمی خنک در هوای گرم . . . ناگهان انسان را از حواسش آگاه میکند.
در بازسازی و باز طراحی منزل مسکونی خود همواره تلاش کنید از معماری چند حسی استفاده نمایید.
زیبایی شناسی نمادین
زیبایی شناسی نمادین در واقع از تداعی کردن و لذت بخش بودن محیط بدست می آید این تداعی به محیط مفهوم بخشیده و برای مردم خوشایند است.”نمادهایی که مردم برای محیط خود انتخاب میکنند می تواند معرف شخصیت، آرزوهای آن ها و یا نشانه هایی از نفی گشته باشد.”(لنگ،1987،232)
همچنین یک محیط نه تنها به دلیل ویژگیهای کالبدی بلکه به دلیل رویدادهایی که در آن اتفاق افتاده است نیز می تواند برای مردم با معنا باشد.
بنابراین محیط در صورتی از نظر زیباییشناسی لذتبخش است که “تجربیات حسی لذتبخش را فراهم آورد، ساختار ادارکی دلپذیری داشته باشد و نمادهای لذت بخشی را تداعی کند.”(لنگ،1987،213)
[1] پاکزاد،ج، ساکی، ا، تجربهی زیبایی شناختی محیط، نشریه هنرهای زیبا-معماری و شهرسازی دوره 19، شماره 3، 1393.
[2]گروتـر، یـورگ کـورت. (1388). زیبایی شناسی درمعمـاری. ت: جهانشـاه پاکـزاد و عبد الرضـا همایـون. تهران: انتشـارات شـهید بهشـتی.
[3] پالاسـما، یوهانی.(1390) چشمان پوست: معماری و اد راکات حسـی. ت: رامیـن قـد س. تهـران: گنج هنر، پرهـام نقش.
[4] زومتـور، پیتـر. (1394). معماری اندیشی.ت: علیرضـا شـلویری. تهـران: انتشـارات حرفـه هنرمنـد.
بدون دیدگاه